لغات 1 تا 50

I raised him.

من اون رو بزرگ کردم.

Good old days.

یادش بخیر.

I’m telling you.

دارم بهت می گم.

Where you are going in such a hurry?

با این عجله داری کجا می ری؟

I want you to be careful.

ازت می خواهم مراقب باشی.

Accidents can happen.

حادثه خبر نمی کنه.

Stay here.

همینجا بمون.

Don’t talk to strangers.

با غربیه ها صحبت نکن.

Come straight home.

مستقیم بیا خونه.

Mind your father.

به فکر پدرت هم باش.

Turn your back on them.

بهشون پشت کن. (بهشون بی توجهی کن.)

How come?

چرا؟

You will understand someday.

یه روزی می فهمی.

Who does he remind you of?

اون تو رو یاد کی می اندازه؟

You put yourself in a big danger.

تو خودت رو تو خطر بزرگی انداختی.

Keep a close watch on him.

حواست به اون باشه.

It’s a hard truth.

این حقیقت تلخیه.

You should live with the truth.

بهتره با حقیقت روبه رو بشی.

I’m counting on you.

من روی تو حساب می کنم.

Is there a problem with that?

باهاش مشکلی داری؟

I went off all alone.

من تنها رفتم.

He caught a fever.

اون تب کرد.

Stay out of the sun.

تو آفتاب نمون.

I wasn’t listening.

حواسم نبود.

You will figure out one day.

یه روزی می فهمی.

Take a bite.

(غذا، ساندویچ) یه گاز بزن.

You are driving me crazy.

تو داری منو دیوونه می کنی.

That was close.

نزدیک بودها. (خطر، تصادف و..)

I can take care of myself.

من می تونم از خودم مراقبت کنم.

I distracted them.

من حواس اونها رو پرت کردم.

Move it.

عجله کن.

Don’t you know how to play?

نمی دونی چطور بازی کنی؟

This house belongs to him.

این خونه متعلق به اونه.

We are finished here.

کار ما اینجا تمومه. (معمولا از سمت کارگر به کارفرما گفته می شه.)

I didn’t mean to …. .

منظورم این نبود که .... .

If something happens to you, I don’t know what to do.

اگه یه اتفاقی برات بیوفته من نمی دونم چیکار کنم.

What if I don’t go?

اگه نرم چی؟

I left him on his own.

من اونو به حال خودش رها کردم. (دیگه کاری به کارش نداشتم.)

Who cares?

کی اهمیت می ده؟

Give me a second chance.

یه فرصت دیگه به من بده.

Why don’t you tell that to her?

چرا این حرف رو به اون نمی زنی؟

Here’s your chance.

اینم از فرصتی که می خواستی.

It’s not his fault.

این تقصیر اون نیست.

They welcomed me with open arms.

اونها با آغوش باز از من استقبال کردند.

What an idea!

چه ایده ای!

Hush!

هیس! ساکت باش!

I am exhausted.

من خسته ام.

Your training must be intensified.

باید آموزش هات بیشتر بشه.

I feel depressed.

من احساس افسردگی می کنم.

Get some rest.

یه خورده استراحت کن.